تعداد نشریات | 44 |
تعداد شمارهها | 1,303 |
تعداد مقالات | 16,020 |
تعداد مشاهده مقاله | 52,486,826 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 15,213,852 |
تأثیر کود زیستی (فسفات بارور 2) روی عملکرد و برخی صفات کیفی پیاز خوراکی (Allium cepa L) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دانش کشاورزی وتولید پایدار | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 2، دوره 24، شماره 2، مرداد 1393، صفحه 19-30 اصل مقاله (263.42 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
صاحبعلی بلند نظر* 1؛ صمد خرسندی2؛ محمد عدلی پور2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشکده کشاورزی - دانشگاه تبریز | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشگاه تبریز | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده به منظور بررسی تاثیر کودزیستی فسفات بارور2 بر عملکرد و صفات کیفی چهار رقم پیاز خوراکی(آذرشهر، تسوج، هوراند و رزیتای هلند)، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار به اجرا درآمد. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد اثر متقابل بین کود زیستی و رقم روی شاخص پیازدهی، وزن تر و خشک سوخ و عملکرد سوخ معنی دار شد. اما صفاتی همچون تعداد فلس خوراکی و تعداد مرکز و نیز درصد مواد جامد محلول(TSS) تحت تأثیر تیمار با کود زیستی قرار نگرفتند. حداکثر شاخص پیازدهی در رقم آذرشهر(95/1) مشاهده شد. گیاهان تیمار شده با کود زیستی نسبت به شاهد دارای اختلاف معنیداری بودند که بیانگر پیازدهی زود هنگام می باشد. در حضور کود زیستی قطر سوخ ارقام مورد نظر افزایش یافت که حداقل و حداکثر قطر سوخ به ترتیب به ارقام رزیتای بدون تلقیح با کودزیستی با 4 سانتیمتر و تسوج تلقیح شده با کود زیستی با 10 سانتیمتر اختصاص داشت. بیشترین عملکرد سوخ در رقم تسوج تلقیح شده با فسفات باور 2 و به میزان 70 تن در هکتار تولید شد. با این حال اختلاف آن با تیمار بدون تلقیح تسوج و رقم آذرشهر معنی دار نبود. بطور کلی نتایج این پژوهش نشان داد تیمار با کود زیستی بر صفات رویشی و عملکرد پیاز خوراکی تاثیر مثبت داشته است. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
واژههای کلیدی: پیاز خوراکی؛ شاخص پیازدهی عملکرد؛ فسفات بارور2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه پیاز خوراکی(.L Allium cepa) یکی از سبزیهای مهم بهشمار میرود. سطح زیر کشت پیاز خوراکی در ایران 50000 هکتار اعلام شده است (FAO, 2007). این سبزی مغذی برای تولید عملکرد بالا نیازمند تغذیه کافی با عناصر معدنی می باشد زیرا به علت داشتن ریشههای سطحی و کم انشعاب کارایی پایینی در جذب املاح معدنی دارد. با این حال آزمایشات نشان داده است که با ریز موجودات خاک از جمله قارچهای میکوریز رابطه همزیستی خوب دارد همچنین باکتریهای حل کننده فسفات نیز نقش بسزایی در تحریک رشد این گیاه دارد (بلندنظر و همکاران 2007 و رنجبر 1390). کودهای بیولوژیک که بر مبنای گزینش انواعی از ریز موجودات مفید خاک تهیه میشوند کارایی بالایی را از نظر تولید عوامل محرک رشد و فراهمسازی عناصر غذایی به شکل قابل جذب دارا میباشند. با توجه به اینکه فسفر قابل جذب در خاک عامل مهم و محدود کننده در تغذیه، رشد و تولیدمثل گیاه به شمار میآید، لذا باکتریهای حلکننده فسفات میتوانند نقش اساسی در تولید موفق محصولات کشاورزی ایفا کنند (لوو و وبلی 1995). برای جلوگیری از مصرف بیش از حد کودهای شیمیایی بخصوص فسفر که ظرفیت تثبیت آن نیز در خاکها و اقلیمهای مختلف متفاوت است از کودهای زیستی همچون فسفات بارور2 میتوان استفاذه کرد که در نتیجه از آلودگی محیط زیست و آبهای زیرزمینی جلوگیری میشود. کود فسفاته بارور2 دارای دو نوع باکتری حلکننده فسفات از گونههای Bacillus lenthus و Pseudomonas potida میباشد که با ترشح اسیدهای آلی و اسید فسفاتاز باعث حل شدن ترکیبهای فسفره نامحلول و در نتیجه قابل جذب شدن آن برای گیاه میشود(ملبوبی1386). گروههای کربوکسیل و هیدروکسیل اسیدهای آلی با کلاته کردن و تشکیل کمپلکسهای پایدار با کاتیونهای آهن، آلومینیم و کلسیم و کاهش pH سبب آزاد شدن فسفر به داخل خاک میشوند (ساگویی و همکاران 1998). قویترین باکتریهای حل کننده فسفات شامل Pseudomonas، Bacillus میباشند (خان و همکاران 2009، ردریگوئز و فراگا 1999). Pseudomonas fluorescens به علت فعالیتهای گوناگون از باکتریهای فراریشهای مهم محرک رشد گیاه بهشمار میآید (سورش و همکاران 2010). این باکتریها دارای طیف وسیعی از صفات محرک رشد گیاهی مانند تولید هورمون اکسین (پاتن و گلیک 1996)، تولید آنزیم کیتیناز (آجیت و همکاران 2006)، تولید متابولیتهایی همچون سیدروفور (مایر 2000) و سیانید هیدروژن (شیپرز و همکاران 1990) میباشند که به طور مستقیم یا غیرمستقیم باعث افزایش رشد گیاه میگردند. آزمایشهای صورت گرفته در مورد باکتریهای حلکننده فسفات در گیاهان مختلفی همچون کلزا (دفریتاس و همکاران 1997)، چغندر قند (چاکماکچی و همکاران 1999) و گندم (دفریتاس 2000) انجام شده است و همه آنها به این نتیجه رسیدند که تیمار با این باکتریهای حلکننده موجب افزایش عملکرد و جذب عناصر غذایی بهویژه فسفر میشود. مدنی و همکاران (1383) در آزمایشی در سیبزمینی با کاربرد فسفات بارور2 که موجب افزایش عملکرد و سایر صفات زراعی آن شد گزارش دادند که کاربرد باکتریهای حلکننده فسفر روشی مناسب برای تامین فسفر گیاه و مهمتر از همه کاهش مصرف کودهای شیمیایی میباشد. کود زیستی فسفات بارور2 با آزاد سازی فسفر موجب افزایش انتقال مواد غذایی و بالا رفتن وزن غدهها در سیبزمینی میگردد و در نتیجه میانگین وزنی غدهها در تک بوته و در نهایت عملکرد کل افزایش مییابد (بهبهانی و خیام نکویی 1383). سریواستاوا و همکاران (2001) نشان دادند که تلقیح توأم بذور نخود با Pseudomonas و Rhizobium منجر به افزایش ارتفاع ساقه، طول ریشه و وزن خشک گیاه در مقایسه با تیمار شاهد شد. زایدی(2003) گزارش کرد تلقیح بذور سویا با Pseudomonas و Rhizobium japonicum جوانه زنی بذور و استقرار گیاهچه را بهبود بخشید و باعث افزایش طول و تجمع ماده خشک در اندامهای هوایی و ریشه، تعداد گره، ماده خشک و عناصر غذایی نسبت به شرایط بدون تلقیح گردید. ال- ملیگی(1989) گزارش کرد تلقیح بذور ذرت با Pseudomonas fluorescent باعث افزایش سبز کردن گیاهچه در مزرعه شد. توحیدی مقدم و همکاران(1385) دریافتند که در حضور باکتریهای حلکننده فسفات شامل Pseudomonas potida و Bacillus lenthus عملکرد دانه سویا افزایش معنیداری پیدا کرد. با توجه به اینکه پیاز خوراکی یکی از محصولات مهم باغبانی بشمار میآید، بنابراین یکی از اهداف مهم در تولید آن افزایش عملکرد و بهبود انواع صفات کیفی آن میباشد. یکی از عناصر غذایی مهم برای افزایش عملکرد فسفر میباشد، بنابراین این تحقیق به منظور افزایش عملکرد و بهبود صفات کیفی ناشی از کاربرد کودزیستی بارور2 انجام گرفت.
مواد و روشها آزمایش بهصورت مزرعهای در سال 1390 در ایستگاه تحقیقاتی خلعت پوشان(متعلق به دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز) صورت گرفت. این تحقیق بهصورت فاکتوریل با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار به اجرا درآمد. مشخصات فیزیکی و شیمیایی خاک محل مورد نظر در جدول 1 نشان داده شده است. در این آزمایش رقم بهعنوان فاکتور اول با چهار سطح (آذرشهر، تسوج، هوراند و رزیتای هلند) و تیمار با کودزیستی بارور2 بعنوان فاکتور دوم با دو سطح (تلقیح و عدم تلقیح) در نظر گرفته شد. بذور 24 ساعت قبل از کشت با کودزیستی بارور2 تلقیح شدند و در اول اردیبهشت ماه همراه با مقداری ماسه بادی به منظور تسهیل جوانه زنی و سبز شدن به صورت ردیفی در کرتهایی به ابعاد 2×2 متر مربع کشت شدند. بعد از اینکه ارتفاع گیاهچهها به 5 تا 7 سانتیمتر رسید عمل تنک کردن با دست انجام گرفت که در نهایت فاصله بین ردیفهای کاشت 30 سانتیمتر و بین بوتهها 8 تا 10 سانتیمتر تنظیم شد. همچنین کنترل علفهای هرز کرتها به صورت دستی انجام شد. آبیاری کرتها به صورت یکبار در هفته انجام میگرفت. نمونهبرداری جهت ارزیابی صفات در دو مرحله انجام شد. در مرحله پیازدهی صفات شاخص پیازدهی، طول و تعداد برگ اندازهگیری شد. شاخص پیازدهی با تقسیم قطر سوخ به قطر گردن سوخ محاسبه شد که در این صورت اگر عدد حاصله بیشتر از 5/1 باشد نشان دهنده آن است که پیازها وارد مرحله پیازدهی شدهاند. پس از رسیدن سوخ، برداشت نهایی انجام گردید و قطر سوخ، قطر گردن سوخ، وزن تر و خشک سوخ، درصد ماده خشک، عملکرد، تعداد فلس (لایههای خوراکی)، تعداد مرکز و TSS بررسی شدند. وزن سوخها برای محاسبه عملکرد در یک متر مربع برآورد شد و در نهایت بهصورت تن در هکتار گزارش گردید. برای اندازهگیری TSS، سوخها نصف شده و میزان مواد جامد محلول توسط دستگاه رفرکتومتر اندازهگیری شد(طباطبایی 1388). وزن تر و خشک سوخها توسط ترازوی دیجیتالی با دقت 001/0 گرم محاسبه شد. ارتفاع بوتهها توسط خطکش با دقت 1/0 سانتیمتر اندازهگیری شد. برای شمارش تعداد لایههای خوراکی و تعداد مرکز، سوخها بصورت عرضی نصف و تعداد فلسها و مرکز سوخها شمارش شدند. درصد ماده خشک سوخها با فرمول 100×(وزن تر سوخ/وزن خشک سوخ)=درصد ماده خشک، محاسبه شد(طباطبایی 1388). دادهها بصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با نرمافزار SPSS ver.16 تجزیه واریانس شدند. مقایسات میانگین تیمارها با استفاده از آزمون چند دامنهای دانکن در سطح احتمال 5 درصد انجام و نمودارها با نرمافزار Excel ترسیم شد.
جدول 1- مشخصات فیزیکی و شیمیایی خاک محل آزمایش
نتایج و بحث با توجه به نتایج حاصل از تجزیه واریانس دادهها در جدول 2 مشاهده شد که اثر متقابل تیمار با کود زیستی بارور2 و رقم در سطح احتمال 5 درصد بر شاخص پیازدهی معنیدار است. همانطور که در شکل 1 مشاهده میشود تیمار با کود زیستی برروی این شاخص موثر واقع شده که بیانگر تاثیر مثبت کود زیستی بر تسریع پیازدهی و زودرسی محصول می باشد. در بین ارقام مورد بررسی، گیاهان تیمار شده و شاهد رقم تسوج اختلاف معنیداری با هم نداشتند اما سایر ارقام دارای اختلاف معنیداری در سطح احتمال 5 درصد بودند. حداکثر شاخص پیازدهی در رقم آذرشهر(95/1) تلقیح شده با فسغات باور 2 مشاهده شد. این نتایج با یافتههای رودریگوئز و فراگا (1999) مشابه است که اعلام کردند کودهای زیستی، که دارای چندین نوع باکتری هستند علاوه بر توانایی حل فسفات قادر به تحریک رشد گیاهان و افزایش عملکرد میباشند. رنجبر(1390)، نشان داد گیاهان تیمار شده با کود زیستی فسفات بارور2 زودتر از تیمار شاهد وارد مرحله پیازدهی شدند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس دادهها نشان داد که اثر متقابل رقم و تیمار با کود زیستی بر طول و تعداد برگ ارقام در زمان پیازدهی معنیدار شده است (جدول 2). با توجه به شکل 2(a و b)، 50 درصد ارقام در رابطه با این دو صفت دارای اختلاف معنیداری بودند و با افزایش طول و تعداد برگ موجب جذب بهتر نور شده و رشد و نمو اندامهای زیرزمینی افزایش مییابد. ملاحظه گردید که طول برگ رقم آذرشهر در اثر تلقیح با کود زیستی افزایش بالایی داشته و از 40 سانتیمتر به 49 سانتیمتر رسیده است. همچنین رقم آذرشهر از لحاظ تعداد برگ نیز نسبت به سایر ارقام بیشتر تحت تأثیر تیمار با کود زیستی قرار گرفته و به طور متوسط از 7 برگ به 8 برگ افزایش یافته است. کود زیستی فسفات بارور2 بدلیل اینکه موجب حلالیت فسفر معدنی و آلی موجود در خاک میشود و وجود فسفر موجب افزایش جذب نیتروژن توسط گیاه شده و در نتیجه افزایش رشد و تقسیم سلولی در اندامهای هوایی را در پی خواهد داشت. نتایج بدست آمده در این تحقیق با یافتههای کریمی و همکاران (1392) مطابقت دارد که نشان داند تلقیح لوبیا سبز با فسفات بارور 2 منجر به افزایش تعداد برگ و همچنین تعداد شاخه جانبی و در نهایت عملکرد غلاف شد بررسی تغییرات وزن تر و خشک سوخ در پاسخ به تیمار با کود زیستی بارور2 نشان داد وزن تر و خشک در اثر تیمار با کود زیستی نسبت به شاهد افزایش یافته است (جدول 3). همانطور که در شکل 3(a وb) مشاهده میشود روند تغییرات وزن تر و خشک در اکثر ارقام تحت تأثیر تیمار با کود زیستی قرار گرفت و گیاهان تلقیح شده نسبت به شاهد دارای وزن تر و خشک بالایی بودند. در بین ارقام مورد بررسی رقم تسوج وزن تر بالایی داشت و حضور کود زیستی موجب افزایش آن تا 200 گرم شد اما رقم رزیتای هلند دارای کمترین وزن تر بود و تیمار با کود زیستی هم چندان موثر نبود و اختلاف معنیداری بین گیاهان شاهد و تیمار شده وجود نداشت. با برسیهایی که روی وزن خشک ارقام صورت گرفت مشاهده گردید در اینجا نیز اختلاف معنیداری بین گیاهان تیمار شده با شاهد رقم رزیتای هلند وجود ندارد. کود زیستی براساس اینکه باکتریهای موجود در این نوع کودها با باکتریها و قارچهای مضر خاک رقابت نموده و موجب کاهش بیماریهای باکتریایی و قارچی میشوند که در نتیجه افزایش وزن تر و خشک و عملکرد را در واحد سطح در پی خواهد داشت. براساس تحقیقات انجام شده مشاهده شد وزن تر و خشک پیازخوراکی در اثر تیمار با کود زیستی فسفات بارور2 افزایش یافت. در این بررسیها مشاهده شد که روند تغییرات وزن تر محصول در پاسخ به تیمارهای صورت گرفته در طول فصل رشد نسبتاً ثابت بود و در 150 روز پس از کشت به حداکثر میزان خود رسید (رنجبر 1390). سریواستاوا و همکاران(2001) نشان دادند که تلقیح بذور نخود باPseudomonas fluorescens منجر به افزایش ارتفاع ساقه، طول ریشه و وزن خشک گیاه در مقایسه با تیمار شاهد شد. تجزیه واریانس دادهها در جدول 3 نشان داد قطر سوخ و قطر گردن سوخ در پیاز خوراکی تحت تأثیر تیمار با کود زیستی فسفات بارور2 قرار گرفته است. مشاهده شد تغییرات قطر سوخ در گیاهان تحت تأثیر تیمار با کود زیست فسفات بارور 2 قرار گرفته و گیاهان تیمار شده نسبت به شاهد دارای قطر سوخ بیشتری بودند. حداقل قطر سوخ را رقم رزیتای هلند داشت اما رقم تسوج دارای بیشترین قطر سوخ بود و تیمار با کود زیستی موجب افزایش آن تا 100 میلیمتر شد(شکل 4). افزایش در قطر سوخ بدلیل افزایش فسفر قابل جذب در محیط رشد گیاهان تیمار شده با کود زیستی بود. براساس جدول 4 مشاهده شد که ارقام رزیتای هلند و تسوج در بین سایر ارقام دارای قطر گردن سوخ بیشتری بودند. همچنین ملاحظه گردید که حضور کود زیستی موجب افزایش قطر گردن سوخ تا 36/21 میلیمتر شده که البته بیشتر شدن آن صفت خوبی برای پیاز خوراکی نیست (جدول 5). رنجبر (1390) گزارش نمود که تلقیح با باکتریهای Pseudomonas منجر به افزایش رشد رویشی و در نتیجه افزایش قطر سوخ و نیز گردن آن در پیاز خوراکی شد. تجزیه واریانس دادهها در جدول 3 نشان داد که اثر متقابل بین رقم و تیمار با کود زیستی بارور2 در سطح احتمال 1 درصد بر درصد ماده خشک ارقام پیاز خوراکی معنیدار است. براساس شکل a5 نشان داده شد بین گیاهان تیمار شده با شاهد اختلاف معنیداری وجود دارد به غیر از رقم خارجی رزیتای هلند که اختلاف معنیداری بین گیاهان تیمار شده و شاهد وجود نداشت اما نسبت به سایر ارقام درصد ماده خشک بالایی داشت. حداقل درصد ماده خشک تیمار شاهد رقم تسوج داشت. درصد ماده خشک رقم آذرشهر نیز در اثر تیمار با کود زیستی افزایش نشان داد و همچون رقم رزیتای هلند دارای حداکثر ماده خشک در بین سایر ارقام بود. درصد ماده خشک از صفات بسیار مهم پیاز خوراکی به حساب میآید که موجب افزایش خاصیت انباری پیاز خوراکی میشود (باجاج و همکاران1980). باکتریهای موجود در کود زیستی فسفات بارور2 علاوه بر حلالیت فسفر موجب جذب سایر عناصر و کاهش بیماریها شده و در نتیجه رشد گیاه را تحریک کرده و کمیت و کیفیت محصول افزایش میدهد. عمر (1998) اثرات کوددهی با سنگ فسفات و همزیستی توأم با قارچ میکوریز و باکتریهای حلکننده فسفات را بر روی گندم مورد بررسی قرار داد و به این نتیجه رسید که گیاهان تیمار شده درصد ماده خشک گیاهی بالاتری نسبت به گیاهان شاهد داشتند. زایدی (2003) گزارش کرد تلقیح بذور سویا با Pseudomonas و Rhizobium japonicum جوانه زنی بذور و استقرار گیاهچه را بهبود بخشید و باعث افزایش تجمع ماده خشک در اندامهای هوایی و ریشه، تعداد گره و عناصر غذایی نسبت به شرایط بدون تلقیح گردید. همانطوریکه تجزیه واریانس دادهها نشان میدهد، عملکرد سوخ ارقام پیاز خوراکی بهطور معنیدار تحت تأثیر تیمار با کود زیستی قرار گرفتند. تیمار با کود زیستی منجر به توسعه قطر سوخ و در نتیجه افزایش عملکرد شد. در همه ارقام تیمار شده افزایش عملکرد نسبت به شاهد وجود دارد. بیشترین عملکرد را رقم تسوج داشت و در اثر تیمار با کود زیستی عملکرد آن تقریباَ تا 70 تن در هکتار رسید و حداقل عملکرد به رقم رزیتای هلند اختصاص یافت (شکل b5). افزایش عملکرد در گیاهان تیمار شده با کود زیستی بارور2 به تغذیه بهتر این گیاهان بدلیل افزایش رشد و توسعه ریشه و جذب بهتر عناصری همچون فسفر و پتاسیم مربوط میشود. کمبود فسفر موجب میشود رشد کند شده و کاهش عملکرد حاصل شود. نتایج بدست آمده با یافتههای بهبهانی و خیام نکویی (1383) مطابقت دارد که گزارش دادند کود زیستی بارور2 با آزادسازی فسفر موجب افزایش انتقال مواد غذایی به غدهها و افزایش وزن غدهها در سیبزمینی میشود، در نتیجه موجب افزایش میانگین وزن غدهها در تک بوته شده و در نهایت عملکرد کل افزایش مییابد. همچنین گزارش شده است فسفر میتواند با افزایش عملکرد سوخ موجب افزایش تولید محصول در پیازخوراکی شود (گوپتا و همکاران 1999). در آزمایشی دیگر گزارش شده که با تیمارهای مختلف کود فسفره و باکتریهای حلکننده فسفات در گیاه عدس، بالاترین عملکرد در تیمار با باکتریهای حلکننده فسفات بدست آمد (آرپانا و همکاران 2002). نتایج تجزیه واریانس دادهها نشان داد صفاتی از قبیل تعداد مرکز، تعداد فلس (لایههای خوراکی) و TSS غیرمعنیدار بود (جدول 3). معنی دار نبودن صفات کیفی می تواند ارزشمند باشد زیرا علیرغم افزایش نسبی عملکرد، کاهشی در صفات کیفی مشاهده نشده است. کایا و همکاران (2003) گزارش نمودند که در هندوانه میکوریزی با وجود افزایش وزن میوه در TSS عصاره میوه اختلاف معنی داری مشاهده نشد. شایان ذکر است که نقش قارچهای میکوریز و باکتریهای حل کننده فسفات عمدتا در افزایش جذب فسفر در گیاه می باشد. گزارش شده که مواد جامد محلول در پیاز خوراکی بیشتر به رقم و طول روز بستگی دارد (کاپسل و رندل 1997 و آبی و همکاران 2002). در حالیکه رنجبر (1390) مشاهده کرد که گیاهان تیمار شده با کود زیستی فسفات بارور2 دارای مواد جامد محلول بیشتری نسبت به تیمار شاهد بودند، اما از لحاظ تعداد مرکز غیر معنیدار شدند. بر اساس نتایج بدست آمده در این آزمایش مشاهده شد که تلقیح با کود زیستی (فسفات بارو2) منجر به افزایش نسبی صفات رشد و عملکرد سوخ همچنین صفات ظاهری کیفی از قبیل اندازه سوخ پیاز خوراکی گردید با این حال صفات کیفی از قبیل مواد جامد محلول علیرغم افزایش عملکرد کاهش نیافت.
جدول 2- تجزیه واریانس اثر رقم و تیمار با کود بارور2 بر شاخص پیازدهی، طول و تعداد برگ در پیاز خوراکی
ns، *، ** بهترتیب بیانگر تفاوت غیر معنیدار و معنیدار در سطح احتمال 5 و 1 درصد
جدول 3- تجزیه واریانس اثر رقم و کود زیستی بارو2 بر صفات مختلف و عملکرد پیاز خوراکی
ns، *، ** بهترتیب بیانگر تفاوت غیر معنیدار و معنیدار در سطح احتمال 5 و 1 درصد
جدول 4- اثر رقم بر قطر گردن سوخ پیاز خوراکی جدول 5- اثر کود زیستی فسفات بارور2 بر قطر گردن سوخ پیاز خوراکی
حروف غیر مشابه در هر ستون بیانگر اختلاف معنیدار در سطح احتمال 5 درصد میباشد (آزمون چند دامنهای دانکن) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بهبهانی م و خیام نکویی م، 1383. بررسی تأثیر باکتریهای حلکننده فسفات در عملکرد سیبزمینی در شرایط گلخانهای. وزارت جهاد کشاورزی، معاونت زراعت- دفتر سبزی و صیفی. نشر علوم کشاورزی. صفحه 290. توحیدی مقدم ح ر، حمیدی آ، قوشچی ف و موسوی ا، 1385. کاربرد کودهای بیولوژیک بهمنظور بهینهسازی مصرف کودهای شیمیایی در زراعت سویا. نهمین کنگره علوم زراعی و اصلاح نباتات، دانشگاه تهران، پردیس ابوریحان. صفحه 48. کریمی ک، بلندنظر ص، آشوری س. 1392. اثر کودهای زیستی و قارچ میکوریز آربوسکولار بر عملکرد، صفات رشد و کیفیت لوبیا سبز (Phaseolous vulgaris L.). دانش کشاورزی و تولید پایدار شماره 23(3) صفحههای 157-167. رنجبر م، 1390. تأثیر قارچ میکوریز آربوسکولار و کود زیستی بارور-2 بر جذب فسفر، رشد و عملکرد پیاز خوراکی. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز. صفحه 77. طباطبایی س ج، 1388. اصول تغذیه معدنی گیاهان. انتشارات مؤلف، تبریز. 389 صفحه. مدنی ح، ملبوبی م ع، و حسن آبادی ح، 1383. تأثیر کود زیستی فسفاته بارور-2 بر عملکرد و سایر خصوصیات زراعی سیبزمینی(رقم آگریا). دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه اراک. صفحه 291. ملبوبی م ع، 1386. ویژگیهای کود زیستی فسفاته باور-2. جهاد دانشگاهی، زیست فناور سبز، 104 صفحه. Abbey LD, Joyce G, Akeb J and Smit B, 2002. Genotype, sulfur nutrition and soil type effects on growth and dry matter production of spring onion. Journal of Horticultural Science & Biotechnology77:340-345.
Ajit NS, Verma R and Shanmugan V, 2006. Extracellular chitinas of Pseudomonase fluorescens antifungal to Fusarium oxysporum f.sp. dianti causing carnation wilt. Current Microbiology 52:310-316.
Arpana N, Kumar SD and Prasad TN, 2002. Effect of seed inoculation on uptake of major nutrients and soil fertility status after harvest of late sown lentil. Journal of Applied Biology 12(1/2), 23-26.
Bajaj KL, Kaur G, Sing J and Giil SPS, 1980. Chemical evaluation of some important varieties of onion (Allium cepa L.). Biomedical and Life Sciences 30: 117- 122.
Bolandnazar S, Aliasgarzad N, Neishabury MR, Chaparzadeh N, 2007. Mycorrhizal colonization improves onion (Allium cepa L.) yield and water use efficiency under water deficit condition. Scientia Horticultureae 114(1):11-15.
Chakmakchi R, Kantar F and Algur OF, 1999. Sugar beet and barley yield in relation to Bacillus polymyxa and Bacillus megaterium var. Phosphaticum inoculation. Journal of Plant Nutrition Soil Science 162: 437-442.
Defreitas JR, Banerjee MR and Germida JJ, 1997. Phosphate-solubilizing rhizobacteria enhance the growth and yield but not phosphorus uptake of canola (Brassica napus L.). Biology and Fertilizer Soils 24: 358–364.
Defreitas JR, 2000. Yield and assimilation of winter wheat (Triticum aestivum L., var Norstar) inoculated with Rhizobacteria. Pedobiologia 44: 97–104.
El- Meleigi MA, 1989. Effect of Pseudomonas isolates applied to corn, sorghum and wheat seeds on seedling growth and corn yield. Canadian Journal of Plant Science 69: 101- 108.
FAO, 2007. FAOSTAT. http://www.fao.org/
Gupta RP, Sharma VP, Singh DK and Srivastava KJ, 1999. Effect of organic manures and inorganic fertilizers on growth, yield and quality of onion variety Agrifound Dark Red. News Letter, National Horticultural Research and Development Foundation 19(2/3): 7-11.
Kaya C, Higgs D, Kirnak H, and Tas I, 2003. Mycorrhizal colonisation improves fruit yield and water use efficiency in watermelon (Citrullus lanatus Thunb.) grown under well-watered and water-stressed conditions. Plant and Soil 253(2), 287-292.
Khan AA, Jilani G, Akhtar MS, Saqlan Naqvi SM and Rasheed M, 2009. Phosphorus solubilizing bacteria: Occurrence, mechanisms and their role in crop production. Journal of Agricultural Science 1(1):48-58.Kopsell DE and Randle WM, 1997. Onion cultivars different in pungency and bulb quality changes during storage. HortScience 32: 1260-1263.
Louw HA and Webley DM, 1995. A study of soil bacteria dissolving certain phosphate fertilizers and related compounds. Journal of Applied Bacteriolology 22: 227- 233.
Mayer DM, 2000. Pyoverdins: Pigments siderophores and potential taxonomic markers of Pseudomonas fluorescent Species. Archives of Microbiology 174: 135-142.
Omar SA, 1998. The role of rock- phosphate solubilizing fungi and vesicular arbuscular-mycorrhiza (VAM) in growth of wheat plant fertilized with rock phosphate. World Journal of Microbiology and Biotechnology 14:2.
Patten CL and Glick BR, 1996. Bacterial biosynthesis of indole-3-acetic acid. Canadian Journal of Microbiology 42:207-220.
Rodriguez H and Fraga R, 1999. Phosphate solubilizing bacteria and their role in plant growth promotion. Biotechnology Advance 17: 319-339.
Sagoe CI, Ando T, Kouno K Nagaoka T, 1998. Relative importance of protons and solution calcium concentration in phosphate rock dissolution by organic acids. Journal of Plant Nutrient Soil Science 44: 617- 625.
Schippers B, Bakker AW, Bakker PAHM and Vanpeer R, 1990. Beneficial and deleterious of HCN production Pseudomonas on rhizosphere interaction. Plant Soil 129:75-83.
Srivastava AK, Singh T, Jana TK and Arora DK. 2001. Induced resistance and control of charcoal rot in Cicer arietinum (chickpea) by Pseudomonas fluorescens. Canadian Journal of Botany 79 7: 787-795.
Suresh A, Pallavi P, Srinivas P, Praveen Kumar V, Chandra SJ and Ram Reddy S, 2010. Plant growth promoting activities of Pseudomonads fluorescens associated with some crop plants. African Journal of Microbiology Research 4(14):1491-1494.
Zaidi SFA, 2003. Inoculation with Bradyrhizobium japonicum and pseudomonas Fluorescens to control Rhizoctonia solani in soybean (Glycine max (L.) Merill). Annual Agricultural Research 24: 151- 153. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 7,141 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 2,607 |