تعداد نشریات | 44 |
تعداد شمارهها | 1,323 |
تعداد مقالات | 16,269 |
تعداد مشاهده مقاله | 52,952,160 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 15,622,764 |
رابطه مؤلفههای مهارتهای زندگی با سلامت اجتماعی(مورد مطالعه: زنان ۲۰ تا ۴۵ ساله شهر فردوس) | ||
جامعه شناسی سبک زندگی | ||
دوره 6، شماره 15، شهریور 1399، صفحه 163-217 اصل مقاله (719.88 K) | ||
نویسندگان | ||
محمد حسن شربتیان* 1؛ مرضیه رضازاده2؛ سامره علیزاده خانقاهی3 | ||
1دانش آموخته دکتری، گروه جامعه شناسی، مرکز تحصیلات تکمیلی دانشگاه پیام نور | ||
2دانشآموخته کارشناسی ارشد، گروه جامعه شناسی، دانشگاه پیام نور | ||
3دانشآموخته کارشناسی ارشد، گروه جامعه شناسی، دانشگاه مازندران، مازندران، ایران | ||
چکیده | ||
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مؤلفههای مهارت زندگی با سلامت اجتماعی است. بهرهمندی از مبانی نظری کییز (سلامت اجتماعی) و نظریه یادگیری اجتماعی باندورا (مهارت زندگی) مورد نظر بوده است. رویکرد کمی و روش پیمایش (توصیفی و همبستگی) بین زنان ۲۰ تا ۴۵ ساله شهر فردوس در خراسان جنوبی صورت گرفته است. حجم نمونه ۳۰۴ نفر بهدستآمده که به روش نمونهگیری خوشهای مبتنی بر تصادفی ساده بوده و با تکیه بر پرسشنامه استانداردشده اطلاعات جمعآوری شده است. یافتهها بر اساس نرمافزار Spss22 و آمار توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرارگرفته است. میزان آلفای کرونباخ مهارت زندگی (۰/۷۴۰) و سلامت اجتماعی (۰/۷۱۶) بهدستآمده است. نتایج نشان میدهد که میانگین مهارت زندگی(۳/۲۶۱) و سلامت اجتماعی (۳/۲۸۱) بالاتر از حد متوسط بوده است در بین مؤلفههای متغیر سلامت اجتماعی شکوفایی کمترین و پیوستگی بیشترین و در بین متغیر مهارت زندگی مؤلفههای حل مسئله و کنترل احساسات و هیجانات بیشترین و کمترین مقدار را داشتهاند. درنهایت میزان همبستگی بین متغیر مهارت زندگی و متغیر سلامت اجتماعی با شدت ضعیف ۰/۲۴۵ در سطح معناداری ۰/۰۰۰ بهدستآمده است. نتایج رگرسیون بیانگر این است که خرده مؤلفه حل مسئله و تصمیمگیری، کنترل احساسات و هیجانات روابط بین فردی، تفکر انتقادی و خلاق و خودآگاهی به ترتیب بیشترین تأثیر بر متغیر سلامت اجتماعی را داشتهاند. درمجموع متغیرهای حاضر در مدل رگرسیونی در حدود (۱۸/۸ درصد) توانستهاند به تبیین سلامت اجتماعی بپردازند؛ بنابراین میتوان با برنامههای اقدام پژوهانه و کاربردی در قالب آموزشهای فرهنگی، اجتماعی و روانشناختی جامعه مورد مطالعه به استمرار پایدار رابطه مؤثر آموزههای مهارت زندگی بر سلامت اجتماعی تأکید کرد. چکیده بلند: مقدمه خانواده بهعنوان یکی از مهمترین نهادهای اساسی جامعه نقش مؤثری در توسعه و پیشرفت جامعه دارد (فیروز بخت و همکاران، 1396: 187). سلامت اجتماعی میتواند در جهت افزایش کارکردهای نشاط، وفاق، تعامل، همبستگی، رضایت از زندگی، مسئولیتپذیری، مشارکت، کارآمدی، کاهش آسیبها و جرائم و...در بین زنان بسیار حائز اهمیت باشد و سهم مهمی در ارتقاء کیفیت زندگی آنان داشته باشد (شربتیان و ایمنی، 1396). از عوامل مرتبط با حوزه سلامت اجتماعی، مهارت زندگی و مؤلفههای آن است. با توجه به تحولات جهانی، تغییرات اجتماعی، گسترش ارتباطات انسانی، پیچیدهتر شدن زندگی روزمره و افزایش رفتارهای استرسزا بهرهمندی از مهارتهای زندگی در مواجهه با مسائل در ساختار سلامت انسانی امری مهم تلقی میگردد حال نظر به اینکه آموزش مهارتهای زندگی عاملی مؤثر بر سلامت پایدار خانواده است و با توجه به فعالیت سازمانهای دولتی و غیردولتی (مردمنهاد) در شهر فردوس در راستای استحکام خانواده نوشتار حاضر بهصورت بینرشتهای (روانی- اجتماعی) در پی ارزیابی نتایج رابطه مهارت زندگی و مؤلفههای آن بر سلامت اجتماعی زنان است تا از طریق نتایج به تدوین سیاستها و برنامهریزیهای حوزه سلامت پایدار خانواده پرداخت. پس پژوهش حاضر در پی به این سؤال پاسخ دهد که: سلامت اجتماعی زنان شهر فردوس تا چه حد در ارتباط با مهارت زندگی و مؤلفههای آن قرار میگیرد؟ وجود این رابطه در جهت حمایت روانی و اجتماعی زنان به چه کاربستهای اجتماعی منجر به میگردد؟ روششناسی در این تحقیق، از روش پیمایش برای گردآوری اطلاعات استفادهشده است. همچنین هدف این پژوهش کاربردی و مقطعی است. با توجه به ماهیت موضوع پژوهش، جامعه آماری موردمطالعه در این پژوهش کلیه زنان 20 تا 45 ساله در شهر فردوس واقع در استان خراسان جنوبی بوده است. مطابق سرشماری سال 1395 تعداد کل این گروههای سنی در حدود 6845 نفر بوده است. در اینجا از روش نمونهگیری خوشهای مبتنی بر تصادفی ساده استفادهشده است؛ و زنان بین سنین 20 تا 45 ساله بهعنوان واحد تحلیل و مشاهده انتخاب شدهاند و از طریق پرسشنامه مصاحبهای اطلاعات جمعآوری شده است؛ که با توجه به بودجه و محدودیت زمانی 304 نفر بهعنوان پاسخگویان نهایی بر اساس فرمول کوکران انتخاب شدهاند. در این پژوهش برای متغیر سلامت اجتماعی از سؤالات پرسشنامه استاندارد شده کییز مبتنی بر 33 سؤال استفاده شده است و برای متغیر مهارت زندگی از پرسشنامه استاندارد شده ساعتچی و همکاران مبتنی بر مقیاس 27 گویه ای مورد سنجش قرارگرفته است. در ادامه جهت اندازهگیری اعتبار صوری از نظرات اساتید بهره برده شده است. همچنین بهمنظور تعیین اعتبار سازهای متغیرها از تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرمافزار آموس استفاده شده است. یافتههای پژوهش میزان آلفای کرونباخ مهارت زندگی (740/0) و سلامت اجتماعی (716/0) بهدستآمده است. نتایج نشان میدهد که میانگین مهارت زندگی (261/3) و سلامت اجتماعی (281/3) بالاتر از حد متوسط بوده است در بین مؤلفههای متغیر سلامت اجتماعی شکوفایی کمترین و پیوستگی بیشترین و در بین متغیر مهارت زندگی مؤلفههای حل مسئله و کنترل احساسات و هیجانات بیشترین و کمترین مقدار را داشتهاند. درنهایت میزان همبستگی بین متغیر مهارت زندگی و متغیر سلامت اجتماعی با شدت ضعیف 245/0 در سطح معناداری 000/0 بهدستآمده است. نتایج رگرسیون بیانگر این است که خرده مؤلفه حل مسئله و تصمیمگیری، کنترل احساسات و هیجانات روابط بین فردی، تفکر انتقادی و خلاق و خودآگاهی به ترتیب بیشترین تأثیر بر متغیر سلامت اجتماعی را داشتهاند. درمجموع متغیرهای حاضر در مدل رگرسیونی در حدود (8/18 درصد) توانستهاند به تبیین سلامت اجتماعی بپردازند؛ بنابراین میتوان با برنامههای اقدام پژوهانه و کاربردی در قالب آموزشهای فرهنگی، اجتماعی و روانشناختی جامعه مورد مطالعه به استمرار پایدار رابطه مؤثر آموزههای مهارت زندگی بر سلامت اجتماعی تأکید کرد. بحث و نتیجهگیری برای سلامت اجتماعی جامعه مورد مطالعه در گام اول باید زنان احساس کنند که بخشی از اجتماعشان هستند و به آن تعلق دارند و همه جنبه از سوی جامعه حمایت میشوند و سهمی در پیشرفت آن دارند؛ در گام بعدی زنان بیاموزند که این مهارت میتواند آنها را عضو حیاتی از اجتماع و خانوادهشان کند، بهواسطه همین امر زنان طوری مهارتها را یاد گیرند که فعالیتهای روزانه خود را با خانواده، اجتماع و جامعه با ارزش شمارند؛ بهعبارتدیگر این افراد بهصورت خودکارآمد رفتارهای معینی را انجام دهند و مقاصد خاصی را به اتمام رسانند و تعهدات مشخصی را در ارتباط با اجتماعشان انجام دهند (مشارکت اجتماعی). در گام نهایی مهارت زندگی زنان باید طوری باشد که با توجه به موقعیتشان در خانواده، اجتماع و جامعهشان جایگاه خود را درک و فهم کنند و با نگاهی مثبت و اعتماد بخش به دیگران در کنار آنان احساس راحتی کنند (پیوستگی و پذیرش اجتماعی). درنهایت یادگیری هر یک از مؤلفههای مهارت زندگی با هدف ایجاد تواناییهای روانی، اجتماعی در زندگی امری ضروری برای زنان جامعه ما هست، بنابراین آموزش چنین مهارتهایی باعث میشود که افراد جامعه بتوانند راحتتر با مشکلات زندگی و جامعه انطباق یابند، با محیط اجتماع خودسازگار شوند، میزان مشارکت خود را در جامعه را بیشتر کنند؛ و با پذیرش خود در اجتماع نقش پررنگ و مهمتری در اجتماع ایفاء کنند (فرهمند و همکاران، 1395: 162). بر اساس نتایج بهدستآمده میتوان راهبردهایی برای ارتقاء مهارت زندگی و سلامت اجتماعی جامعه مورد مطالعه پیشنهاد داد. | ||
کلیدواژهها | ||
سلامت اجتماعی؛ مهارتهای زندگی؛ زنان؛ فردوس | ||
سایر فایل های مرتبط با مقاله
|
||
مراجع | ||
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 578 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 391 |