تعداد نشریات | 44 |
تعداد شمارهها | 1,303 |
تعداد مقالات | 16,035 |
تعداد مشاهده مقاله | 52,540,651 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 15,244,853 |
تاثیر تبلیغات غذایی رسانهای بر مصرف غذای غیرخانگی در بین شهروندان تبریز | ||
جامعه شناسی سبک زندگی | ||
دوره 5، شماره 13، شهریور 1398، صفحه 311-348 اصل مقاله (469.77 K) | ||
نویسنده | ||
ابراهیم محمدپور* | ||
دانشجوی دکتری، گروه علوم اجتماعی، دانشکده حقوق و علوم اجتماعی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران | ||
چکیده | ||
تحقیق حاضر با هدف تأثیر استفاده از تبلیغات غذایی رسانهای بر میزان مصرف غذاهای غیر خانگی و با استفاده از روش پیمایش (توصیفی- همبستگی) انجام شده است. از نظریههای رابرت مرتون، پل لازار سفیلد و گربنر نظریه تولید خانوار و نظریه بوردیو و دلورمیر استفاده گردید. جامعه آماری شامل تمامی شهروندان بالای 15 سال شهر تبریز بوده که 409 نفر به شیوۀ نمونهگیری طبقهای تصادفی براساس مناطق دهگانه شهر تبریز انتخاب شدهاند. دادهها نیز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری گردید. اعتبار پرسشنامه به روش اعتبار صوری و پایایی آن نیز با استفاده از آماره آلفای کرونباخ، مورد تأیید قرار گرفت. مطابق نتایج میانگین مصرف غذاهای غیر خانگی برابر با 48/1 بار در یک ماه اخیر بود و میزان تبلیغات غذایی رسانهای برابر با 8/47 درصد و مشغله کاری آنان نیز برابر با 4/47 درصد بود. براساس نتایج آزمون همبستگی پیرسون، ارتباط معنادار بین میزان مصرف غذاهای غیر خانگی با متغیرهای؛ استفاده از تبلیغات غذایی رسانهای (بهصورت مثبت) و مشغله کاری (بهصورت مثبت) تأیید شده است (در سطح معناداری زیر 05/0 و شدت رابطه نیز بهصورت ضعیف). همچنین طبق آزمون t-test میانگین مصرف غذاهای غیر خانگی براساس منطقه سکونت (به نفع مناطق برخوردار) به شکل معناداری متفاوت بوده است. براساس نتایج حاصل از برازش مدل مسیر، در بین سه متغیر دارای تأثیرات معنادار، منطقه سکونت (بهصورت مستقیم و غیرمستقیم) بهعنوان مؤثرترین شناسایی شده و استفاده از تبلیغات غذایی رسانهای و مشغله کاری به ترتیب در رتبههای بعدی قرار گرفته اند. متغیرهای مستقل تحقیق حدود 13 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کرده اند. چکیده بلند: مقدمه طی دهههای اخیر، غذاهای غیر خانگی سهم قابلتوجهی از هزینههای خانوارها را به خود اختصاص داده است. باید اذعان داشت که امروزه یکی از عوامل مؤثر در ایجاد بیماریهای مزمن، سبک زندگی و الگو و عادات غذایی است. معیار و انگیزه تمایل افراد به غذا براساس نیاز واقعی بدن نیست بلکه معیار انتخاب غذا را خوشمزه بودن و راحتی و سهولت دسترسی به آن تشکیل میدهد و از آنجا که غذاهای غیر خانگی و آماده به دلیل مواد افزودنی و نمک فروانی که دارند خوشمزهترند و به دلیل دسترسی آسان در زمان صرفهجویی میکنند، افراد تمایل بیشتری به مصرف این نوع غذاها دارند (فاضل پور و همکاران، 1390: 25). تبلیغات رسانهای از مؤثرترین عوامل در شکلدهی رفتار مصرفکنندگان و از منابع مهم تأثیرگذار در عرصه مصرفگرایی ازجمله مصرف غذاهای آماده و غیر خانگی است و بهعنوان ابزاری قدرتمند، میتواند در تحت تأثیر قرار دادن رفتار مصرفکنندگان مؤثر باشد. با توجه به مطالب مذکور، پژوهش حاضر قصد دارد تا میزان استفاده از تبلیغات رسانهای مرتبط با غذا و تأثیر آن بر میزان مصرف غذاهای غیر خانگی را مورد مطالعه قرار دهد و به این سؤال پاسخ داده شود که تبلیغات غذایی رسانهای چگونه میتواند میزان مصرف غذای غیر خانگی در بین شهروندان تبریز را تحت تأثیر قرار دهد؟ روششناسی تحقیق تحقیق حاضر بر اساس هدف آن، جزء تحقیقات کاربردی بوده و از انواع تحقیقات پیمایشی و توصیفی- همبستگی محسوب میشود، همچنین ازلحاظ عمق، پهنانگر و با توجه به معیار زمان، مقطعی است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بوده است. پرسشنامه نیز محقق ساخته است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه افراد 15 سال به بالای مناطق دهگانه شهر تبریز که بر اساس سرشماری سال 1390 تعداد آنها 1194049 نفر بوده، میباشد. از این میان، با استفاده از فرمول کوکران، 409 نفر از طریق نمونهگیری طبقهای تصادفی از مناطق دهگانه شهر تبریز بهعنوان نمونه انتخاب شدهاند. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS و Lisrel و با تأکید بر آمارههای توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در ادامه، بهطور اجمالی به تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای مورد استفاده در تحقیق حاضر پرداخته شده است. یافتههای تحقیق مطابق نتایج میانگین مصرف غذاهای غیر خانگی برابر با 48/1 بار در یک ماه اخیر بود و میزان تبلیغات غذایی رسانهای برابر با 8/47 درصد و مشغله کاری آنان نیز برابر با 4/47 درصد بود. براساس نتایج آزمون همبستگی پیرسون، ارتباط معنادار بین میزان مصرف غذاهای غیر خانگی با متغیرهای؛ استفاده از تبلیغات غذایی رسانهای (بهصورت مثبت) و مشغله کاری (بهصورت مثبت) تأیید شده است (در سطح معناداری زیر 05/0 و شدت رابطه نیز بهصورت ضعیف). همچنین طبق آزمون t-test میانگین مصرف غذاهای غیر خانگی براساس منطقه سکونت (به نفع مناطق برخوردار) به شکل معناداری متفاوت بوده است. براساس نتایج حاصل از برازش مدل مسیر، در بین سه متغیر دارای تأثیرات معنادار، منطقه سکونت (بهصورت مستقیم و غیرمستقیم) بهعنوان مؤثرترین شناسایی شده و استفاده از تبلیغات غذایی رسانهای و مشغله کاری به ترتیب در رتبههای بعدی قرار گرفته اند. متغیرهای مستقل تحقیق حدود 13 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کرده اند. بحث و نتیجهگیری باید اذعان کرد با توجه به اینکه امروزه رسانههای جمعی بهویژه فضای مجازی نقش بارزی در جهتدهی افکار شهروندان دارد، بنابراین پیشنهاد میشود تبلیغاتی که در رابطه با تغذیه و غذاهای آماده در رسانههای جمعی ارائه میشود، دستکم در آن دست از رسانههایی که محتوایشان قابلیت مدیریت بیشتری دارد، مورد بازنگری قرار گیرد و تبلیغات رسانهای در جهت تبلیغ مواد غذایی سالم حرکت کند. از طرف دیگر، نظام سلامت هر کشوری بهطور معمول، یکی از دغدغه های اصلی خود را همیشه در ارتباط با مباحث مربوط به کمیت و کیفیت تغذیه و آثار و تبعات سلامتی آن پیدا می کند. از این حیث، با توجه به شیوع نسبی غذای غیر خانگی در بین شهروندان تبریزی، جهت تأمین سلامت شهروندان لازم است تا نظارتهای لازمه بر فرایند تهیه غذای غیر خانگی و مراکز مربوطه به آماده سازی و یا توزیع آنها مورد توجه جدی متولیان امر سلامت عمومی قرار گیرد. عدم نظارت بر این فرایند، بهویژه در آینده که احتمال افزایش تجربه غذای غیر خانگی نیز وجود دارد، میتواند تبعات طولانیمدت سلامتی در پی داشته باشد. | ||
کلیدواژهها | ||
غذاهای غیرخانگی؛ تبلیغات غذایی رسانهای؛ مشغله کاری؛ منطقه سکونت | ||
سایر فایل های مرتبط با مقاله
|
||
مراجع | ||
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 455 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 311 |